جدول جو
جدول جو

معنی تب رجعی - جستجوی لغت در جدول جو

تب رجعی
(تَ بِ رَ)
رجوع به تب رجع و تب راجعه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تب راجعه
تصویر تب راجعه
در پزشکی بیماری عفونی ناشی از باکتری اسپیروکت ابرمایر که به بوسیلۀ شپش یا کنه از شخص مریض به شخص سالم سرایت می کند و باعث تب و لرز، درد مفاصل، خستگی و درد عضلات پا، کمر و سینه، حالت تهوع، بزرگ شدن طحال، نفخ شکم، زرد شدن چشم و پوست بدن به شکل یرقان و خون آمدن از بینی می شود
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بِ رَ)
تب راجعه. حمی الراجعه. حمای رجعی. حمای کرار. رجوع به تب راجعه شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بِ جِ عَ / عِ)
تب رجع. حمای راجعه. حمای کرار. حمای رجعی. از امراض عفونی و مسری و اپیدمیک. انگل این مرض ’اسپیروکت دبرمیر’ است که بر اثر نیش ساس یا شپش وارد ارگانیسم انسان میگردد و بهمین جهت است که این تب بیشتر در میان اقوام فقیر و کشورهای دور از بهداشت بروز میکند. از مشخصات کلینیکی آن دو یا سه حملۀ شدید تب است که پس از هر حملۀ تب خفیف میشودو پدیده های عمومی آن عبارتند از: صداع، استفراغ، کوفتگی، که با تب تیفوئید مشابهت تام دارد. اولین حملۀ بیماری با لرز شدید شروع میشود و حرارت بدن بحد اعلی بالا میرود و در حدود 5 تا 7 روز طول میکشد. آنگاه دورۀ خفیف تب شروع میگردد که گمان می رود بیمار بدورۀ نقاهت رسیده است، ولی پس از مدتی که معمولاً مساوی دورۀ اولین حملۀ تب است مجدداً با همان شرایط اولیه تب دورۀ دوم شروع میشود. ولی بسیار بندرت آن حمله سه بار تکرار میگردد. معالجۀ این بیماری بیشتر بر اثر حملۀ دوم که ممتد میشود کمی مشکل است و گاه بمرگ منجر میشود. انگل این بیماری بسال 1868 میلادی بوسیلۀ ’ابرمیر’ کشف شد که در خون بیمار در دورۀ حمله مشاهده میشود. رجوع به لاروس کبیر (لاروس قرن بیستم) ذیل ’رکورا’ن و ’ابرمیر’، و حمی الراجعه، حمای راجعه، تب رجع، حمای کرار، حمای رجعی و فیزیولوژی تألیف کاتوزیان ج 2 ص 243 و تب و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ بِ رِ)
ربع. تب که یک روز گیرد و دو روز گذارد. (منتهی الارب). تب چهارم. حمی الرابع: و بترین تبها که با این تب (سل) آمیخته گردد تب خمس است، پس ربع، پس شطرالغب، پس نایبه. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
تا بیدرنگ مشکل و صعب است بر طبیب
بردن ز مرد پیر تب ربع در شتا
اندیشۀ تو باد طبیبی که بیدرنگ
درد نیاز پیر و جوان را کند دوا.
امیر معزی (از آنندراج).
ربع زمین بسان تب ربع برده پیر
از لرزه و هزاهز در اضطراب شد.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 156).
رجوع به تب و تب چهارم شود
لغت نامه دهخدا
نوعی بیماری که توسط شپش یا کنه از شخص بیمار به شخص سالم سرایت می کند، تب نوبه
فرهنگ لغت هوشیار